وای وای وای!!ممکنه یکی از شدت گوس بامپ گرفتن بمیره؟تا موهای سرم هم سیخ وایستادن!
چند دقیقه پیش وارد اتاق شدم دیدم نزدیک مهتابیمون یه صدایی میاد،نگاه کردم دیدم پشهی مالاریاست!حتی سرچش هم کردم که کاش نمیکردم!وای:(
اندازهی کف دست من!و مابین دو تا کلهی مبارک بچه ها،روی دیوار،کمین کرده بود.هی فکر کردم که چجوری بکشمش که هم بمیره هم صداش درنیاد که بچه ها از خواب بپرن!
برتا ۹۲م رو برداشتم و صدا خفه کنُ چسبوندم تنگش،نشونه گرفتم و بَم بَم بَم!اون مالاریای لعنتی رو به درک واصل کردم!#کلینت ایستوود!
اما نسخهی #جود:
دستکش های نارنجی رنگِ سایز مدیومِ رزمریم رو همونطور که به مالی چش غره میرفتم دستم کردم،رول دستمال کاغذی عزیز دلم رو به عنوان صدا خفه کن و همزمان شاتگان با یه دست برداشتم.رفتم بالای سر بچه ها.خون جلوی چشمامو گرفته بود.توی دلم گفتم:هیچوقت یه جود رو تهدید نکن!
و با شمارهی یک،دوبَمممم محکم کوبیدم تو سرش.بم بم بم بم!تا چند ثانیه دستمو نگه داشتم و فشارش دادم:
این برای هم اتاقی شمارهی یک
محکم تر فشارش دادم.این برای هم اتاقی شمارهی دو.
دستمال کاغذی رو آروم برداشتم و.فرار کردم!
درباره این سایت